مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی
دانشجویان و کاربران گرامی محتوای این فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی می باشد که در قالب WORD – قابل ویرایش و در 33 صفحه تهیه و تنظیم شده است برای خرید و دانلود فایل به روی گزینه افزودن به سبد خرید کلیک نمایید.
بخشی از متن:
دلبستگی
انسانها دارای سیستم رفتاری انگیزشی هستند که در کودکی ظهور میکند و برای محافظت کودکان در گذر از مراحل مشخص رشد آنها طراحی شده است. این سیستم دلبستگی مکانیسم سازگارانهای است که نزدیکی فیزیکی و دسترسی کودکان به مدلهای دلبستگی حمایت کننده خود را تنظیم مینماید. افکار و احساساتی که در نتیجه تجارب دلبستگی اولیه در کودک ایجاد میشود، به مدلهای کارآمد درونی یا نگرشهای شناختی – هیجانی تبدیل و موجب میشود کودک «خود» را ارزشمند و دوست داشتنی (مدل خود مثبت) و دیگران را ارزشمند و قابل اعتماد (مدل دیگر مثبت) و یا «خود» را بی کفایت و حساس به طرد (مدل خود منفی) و دیگران را غیر قابل اعتماد و بی ارزش (مدل دیگر منفی) تلقی نماید (بالبی، 1969).
شکل گیری دلبستگی به طور فوق العاده پیچیده میباشد که نه با نوجوانی شروع و نه با آن پایان میپذیرد بلکه با ظهور یک پدیده، ایجاد یک حس عاطفی – ارتباطی شروع و با مرور زندگی و یکپارچگی، به مرحله نهایی خود میرسد (فابر و همکاران، 2003). دلبستگی به طور کلی به پیوند عاطفی بین مردم اشاره دارد و مفهوم ذهنی آن این است که چنین پیوندی با وابستگی همراه بوده و مردم برای ارضاء عاطفی به هم تکیه میکنند. در روانشناسی به پیوند عاطفی که بین نوزاد و مادر یا یک شخص بالغ دیگر پدید میآید، دلبستگی گفته میشود. دلبستگی در روان شناسی جدید ریشه در کارهای بالبی، روان پزشک انگلیسی دارد. بالبی اصطلاح دلبستگی را برای تشریح پیوندهای عاطفی که ما با افراد ویژهای در زندگیمان احساس میکنیم به کار برد (شافر ، 2000). در واقع دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتر از افرادی که کودک در تعامل عاطفی منظم و دائمی با آنها میباشد، ایجاد میشود. در ایجاد و تعیین کیفیت پیوند عاطفی، سه مفهوم قابل دسترسی بودن، پاسخ دهنده بودن و تصویر مادرانه نقش منحصر به فردی ایفا میکند (مظاهری، 1378).
نظریه دلبستگی با هدف ایجاد یک چار چوب نظری جهت توصیف اهمیت پیوند والد – کودک آغاز شده است. بالبی (1969) اظهار کرد که پیوند دلبستگی نه تنها یک پدیده مربوط به انسان بلکه یک پدیده مربوط به جامعه کل پستانداران هم میشود. بالبی (1969) که اولین بار دلبستگی را مورد پیوند نوباوه – مراقب کننده مطرح کرده از تحقیق کنراد لرنز در مورد نقش پذیری بچه غازها الهام گرفت. او معتقد بود که بچه انسان، مانند بچه حیوانات از یک رشته رفتارهای فطری برخوردار است که به نگه داشتن والد نزدیک او کمک میکند و احتمال محفوظ ماندن بچه از خطر را افزایش میدهد. تماس با والد، ضمناً تضمین میکند که بچه تغذیه خواهد شد، اما بالبی محتاطانه اشاره کرد که تغذیه مبنای دلبستگی نیست. در عوض پیوند دلبستگی خودش مبنای زیستی قدرتمندی دارد. نظریه دلبستگی از مشاهدات بالبی در این باره سرچشمه گرفت که بچههای انسان و نخستیها، وقتی از مراقبت کننده اصلیشان جدا میشوند، یک رشته واکنشهای روشنی را نشان میدهند. بالبی سه مرحله را در این اضطراب جدایی مشاهده کرد. بچهها ابتدا زمانی که مراقب آنها دور از دید قرار دارد گریه میکنند، در برابر آرام شدن توسط دیگران مقاومت میکنند، و به جستجوی مراقبشان بر میآیند. این مرحلهی اعتراض است. در صورت ادامه یافتن جدایی، کودک ساکت، غمگین، منفعل، بی حال و بی تفاوت میشوند. این مرحلهی ناامیدی نامیده میشود. آخرین مرحله (تنها مرحلهای که منحصر به انسان است) گسلش نام دارد. کودکان در این مرحله از لحاظ عاطفی از سایر افراد، از جمله مراقبانشان، گسلید میشوند. اگر مراقب (مادر) آنها برگردد به او توجهی نمیکنند و از وی اجتناب میکنند. کودکانی که گسلیده میشوند وقتی مادرشان آنها را ترک میکند دیگر ناراحت نمیشوند. زمانی که آنها بزرگتر شوند، با دیگران با هیجان کمی تعامل میکنند؛ اما معاشرتی به نظر میرسند. با این حال روابط میان فردی آنها سطحی و فاقد صمیمیت است.
نظر بالبی بر دو فرض استوار است. فرض اول: مراقب پذیرا و قابل دسترس (معمولاً مادر) باید پایگاه امنی برای کودک به وجود آورد. کودک نیاز دارد که بداند که این مراقب در دسترس و قابل اعتماد است. اگر این قابل اعتماد بودن وجود داشته باشد، کودک بهتر میتواند هنگام کاوش کردن محیط، احساس اطمینان و امنیت کند، این رابطه پیوند دهنده، در دلبسته شدن مراقب به کودک نقش دارد و به بقای کودک و سرانجام گونه کمک شایانی میکند، فرض دوم: رابطه پیوند دهنده (یا فقدان آن) درونی میشود و به عنوان یک مدل روانی عمل میکند که روابط دوستی و عاشقانه بر آن استوار میشود. بنابراین، اولین دلبستگی پیوند دهنده، برای هر رابطهای اهمیت زیادی دارد. با این حال، برای این که این پیوند برقرار شود، کودک نباید فقط گیرنده منفعل رفتار ما باشد، حتی اگر این رفتار از در دسترس بودن و قابل اعتماد بودن خبر دهد. سبک دلبستگی ارتباط بین دو نفر است نه صفتی که مادر به کودک اعطا کرده باشد. این یک خیابان دو طرفه است. کودک و مراقب باید نسبت به هم پاسخ دهنده باشند و باید بر رفتار یکدیگر تاثیر بگذراند (فیست، 1386).
1-4-1-2- چگونگی پیدایش و رشد دلبستگی
در دیدگاه بالبی (1969) دلبستگی در دو سال اول زندگی در طول 4 مرحله به طور طبیعی رشد پیدا میکند:
1. مرحله پیش دلبستگی : که از تولد تا شش هفتگی را شامل میشود در این مرحله آنچه برای کودک اهمیت دارد وجود مراقبتی است که در آن غذا و آرامش باشد. اینکه مراقبت توسط یک فرد آشنا یا ناآشنا ارائه شود برای آنها تفاوتی ندارد.
2. مرحله دلبستگی در حال شکلگیری : که از شش هفتگی تا شش الی هشت ماهگی را شامل میشود. در این مرحله کودکان حضور افراد آشنا و ناآشنا را تشخیص داده و به طور متفاوتی پاسخ میدهد.
3. مرحله دلبستگی مشخص : این مرحله از شش الی هشت ماهگی تا هجده الی بیست و چهار ماهگی را شامل میشود در طی این دوره کودک اضطراب جدایی را نشان میدهد. کودک غیبت مادر یا مراقبین را تشخیص میدهد. وقتی این مرحله فرا میرسد، دلبستگی برای کودکان، احساسی از امنیت را به وجود میآورد و مادر به عنوان پایگاهی از امنیت برای کودک محسوب میشود.
4. مرحله روابط دو جانبه : این دو مرحله از هجده الی بیست و چهار ماهگی و بعد از آن را شامل میشود. در این مرحله یک ارتباط عاطفی دو سویه بین کودک و مراقبین به وجود میآید که این ارتباط عاطفی به حفظ امنیت در کودک در طول دوره جدایی از مراقبین، کمک میکند. با تحریک بیشتری که در کودک به وجود میآید کودک زمان بیشتری را به جدایی از مادر به سر میبرد و هم کودک و هم مادر به حالت دو جانبهای میرسند که در آن مسئولیت خود را برای حفظ تعادل سیستم تقسیم میکنند (فیض آبادی، 1386).
2-4-1-2- ثبات دلبستگی:
نوزادان دلبسته ایمن، بیشتر از نوزادان ناایمن (که در روابطشان با والد، شکننده و نامطمئن است)؛ وضع دلبستگی خود را حفظ میکنند. علاوه بر این، در خانوادههایی که از لحاظ مرتبه اجتماعی – اقتصادی متوسط هستند و شرایط زندگی با ثباتی دارند، کیفیت دلبستگی معمولاً تا سالهای کودکی، امن و کاملاً با ثبات است. اما در خانوادههایی که از لحاظ مرتبه اجتماعی – اقتصادی پائین هستند و استرسهای روزمره زیادی دارند وضع دلبستگی بی ثبات است. در خانوادههایی که متحمل تغییرات مهم زندگی مانند شغل و وضع زناشویی میشوند نیز، کیفیت دلبستگی گاهی در جهت مثبت و گاهی منفی، تغییر میکند. در مورد ثبات یا تغییر در سبکهای دلبستگی تحقیقات و نظریات متناقضی وجود دارد مثلاً بالبی (1980) معتقد است ادبیات موجود نشان میدهد که رفتار دلبستگی نه تنها جزئی از نوزاد است بلکه جزئی از کودکی، نوجوانی و جوانی است.
یکی از اصول اصلی نظریه دلبستگی، تداوم دلبستگی در سراسر زندگی افراد است. کونیز و رید، 1994، به نقل از امیری، 1390، با استفاده از مدلهای درونکاری 3 عامل را ذکر کردهاند که میتواند تعیین کننده ثبات دلبستگی باشد.
اول: افراد گرایش دارند محیطی را انتخاب کنند که با باورهای آنها درباره خودشان و دیگران هماهنگ باشد. دوم: مدلهای درونکاری ممکن است «خود تداوم بخش» باشند. برای مثال کسی که معتقد است به دیگران نمیتواند اعتماد کند، ممکن است به گونه ای دفاعی با افراد برخورد کند که این حالتها، احتمال طرد وی را بیشتر خواهد کرد. سوم: از طریق سوگیری از پردازش اطلاعات یعنی مردم به گونهای هدایت میشوند که محرکهای مختلف را آن گونه ادراک کنند که از مدلهای درون کاری آنان حمایت کنند. ولی علی رغم این نکات در مواردی تغییر در «مدلهای درونکاری» اتفاق میافتد. بخصوص وقتی رویدادهای مهم و چشمگیری در محیط اجتماعی مشخص به وقوع میپیوندد که با انتظارات وی منطبق نیستند. برای مثال، قرار گرفتن در یک رابطه با ثبات و ارضاء کننده ممکن است منجر به تغییر در مدلهای درونکاری کسانی شود که نگاه بدبینانه درباره احتمال وجود چنین روابطی دارند. درصد بالای افرادی که دارای ازدواجهای با ثبات هستند، دلیلی بر این مدعاست (فنی و نوار، 1991، به نقل از امیری، 1390). تغییر وضع دلبستگی کودک در پی تغییر مقتضیات محیطی امکان پذیر است. ازدواج مجدد موفق مادران مجرد میتواند زمینه ساز تغییر الگوی پیوند ناامن کودک به الگوی امن باشد. کاسیدی (1999) نشان داده که چگونه روان درمانی کوتاه مدت مادران کودکان ناایمن میتواند– وضع دلبستگی کودک را همگام با بهبود مادر تغییر دهد.
[1]- Faber
[2]- Shaffer
[3]- KoneradLorens
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نکات مهم : پس از پرداخت وجه لینک دانلود به شما نمایش داده میشود و برای اطمینان بیشتر یک لینک دیگر به ایمیل شما ارسال میگردد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.